باران هست ونمش که صورت را نوازش می کند کوچه کوچه شهرپر شده از عطر وجودش زیر باران باید رفت تا این حس را درک کرد وباید از دنیا دست شست تا همنوا با این حس شد حسی که نوید بخش عاشقی آلاله های جامانده است همگان آمده اند زیر باران آمدند در زیر بار هجمه های دشمن وگرانی ها آمدند تا بار دیگر بیعت کنند با لاله های پرپر دشتهای شلمچه تشیع از کنار سپاه آغاز شده است یکی گلاب بر دست است ویکی بی سیم می زند که فرش قرمز را برای مهمانان شهید باز کنند گل آرایی کنار تابوت رنگ وبوی خاصی به تابوت داده است بوی بهشت را می توان احساس کرد این عاشقی ها زیر باران حال غریبی است باران در کنار این حضور باشکوه احساس نمی شود
شهر در سکوتی عجیب هم نوا با عاشقی پریان برای تشیع پیکر شده است شهیدی که گمنام می نامیدنش به خوشنام تغییر هویت داده است گویی تمام شهر اقوام این شهیدن یکی برادرش می خواند ودیگری اورا فرزندش لقب می دهد ویکی برایش پدری می کند ودخترکوچک ۳ساله هم برایش دختری می کند محمد ۴ساله هم برایش عصای دست می شود تا احساس غریبی را از یاد ببرد حقا که مازندرانی ها مهمان نوازند پلاکها ؛سربندهای بالای تابوت در تلالو نسیم رقص بندگی می کنند ومدح سرایی ها باعث توجه همگان به تشیع می شود خانم مانتویی با چشمان پراشک طلب شفاعت می کند
اینجا است که مغزهای کوچک زنگ زده غرب باید این لحظات رادرک کند که به این جمعیت نه کیکی می دهند ونه ازساندیس در این حضور خبری است اینجا عاشقان برای عاشقی می آیند محل تدفین تکیه پیرعلم است جایی که سالیان سال بندگی هاوقربانی هارا برخود دیده است محلی که دلهای ناآرام را آرام می کند وحال با وجود این شهید متبرک تر از قبل خواهد شد محلی که کوچه های تنگش هیچگاه مانع ازبندگی عزاداران حسینی نشده است داربست ها مانع از عاشقی نمی شود وجمعیت منتظر تدفین مهمانشان می شوند ویاران اشک ریزان شهید را تدفین می کنند اینجا حال وهوای عاشورا رادوباره برای این مکان مقدس تداعی می کند حال وهوای تبرک گرفتن یکی فرزند معلولش را برای شفا آورده ودیگر چفیه اش را تبرک می کند همگان زیر باران عاشقی طلب شفاعت دارند طلب آمرزش گناهان وحال با میزبانی پیرعلم شهرستان بابل دارای ۱۷۵۳آلاله در این شهرستان می باشد
تشییع شهید گمنام در بابل
- ارسال توسط : خبرنگار اخبار بابل
- بدون دیدگاه